پوران درخشنده: خاطرات پر عشقی از همکاری با امین تارخ دارم
تاریخ انتشار: ۵ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۸۹۳۹۲
آفتابنیوز :
امین تارخ، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون که دیروز (شنبه دوم مهر) درگذشت، از سال ۱۳۵۱ و با ورود به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، روی صحنه به هنرنمایی پرداخت.
اولین حضور سینمایی او در فیلم «مرگ یزدگرد» به کارگردانی بهرام بیضایی، در سال ۱۳۶۰ بود و سپس در آثاری، چون «سرب» از مسعود کیمیایی، «مادر» ساخته علی حاتمی و «سارا» به کارگردانی داریوش مهرجویی به ایفای نقش پرداخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پوران درخشنده، ضمن ابزار تاسف از درگذشت امین تارخ، درباره همکاری با او میگوید: «تارخ در دومین کار سینمایی من به نام «پرنده کوچک خوشبختی» که در سال ۱۳۶۶ تولید شد، به عنوان بازیگر نقش اول حضور داشت. او شخصیتی پر انرژی، پرشور و با انگیزه بود.»
او ادامه میدهد: «مهمترین نکتهای که برای من در انتخاب بازیگر این فیلم سینمایی مدنظر بود، علاوه بر بازی خوب در نقش یک آتشنشان متعهد و دغدغهمند، برقراری ارتباط او با عطیه معصومی، دختر ناگویا و ناشنوای این اثر بود. امین تارخ به دلیل انگیزه، انرژی و دغدغهمندی زیادی که داشت، ارتباط خیلی خوبی با این بازیگر ناشنوا گرفت و این باعث شد تا نقش آنطور که باید در دل مردم بنشیند و مورد استقبال تماشاگران قرار بگیرد و پرفروشترین فیلم سال ۱۳۶۶ شود.»
این کارگردان پیشکسوت سینما درباره شخصیت هنری زندهیاد تارخ توضیح میدهد: «امین تارخ، بسیار منظم بود. همیشه سر وقت در محل فیلمبرداری حاضر میشد و برای بازی بازیگران مقابلش اهمیت زیادی قائل بود. این خیلی مهم است که یک بازیگر در اوج مطرح بودن، برای بازیگر مقابلش وقت بگذارد و زندهیاد تارخ برای نابازیگری، چون عطیه معصومی که ناشنوا هم بود، با صبر و حوصله زیادی وقت صرف میکرد.»
کارگردان «پرنده کوچک خوشبختی» میگوید: «تارخ، انسان بسیار ارزشمندی بود و خاطرات پر از عشقی از همکاری با او دارم. حضور او به عنوان بازیگر نقش اول فیلم باعث شد تا من با آرامش و اطمینان، دومین فیلم سینماییام را جلوی دوربین ببرم.»
او ادامه میدهد: «یکی دیگر از مهمترین جنبههای شخصیتی زندهیاد امین تارخ، اهمیت دادن به جوانان و وقت زیادی بود که برای آموزش و همراهی با آنها صرف میکرد. او جزو اولین کسانی بود که آموزشگاه بازیگری تاسیس کرد و هنرجو پذیرفت و بازیگران خوبی را به تئاتر و سینما معرفی کرد.»
پوران درخشنده در پایان میگوید: «امین تارخ، خیلی زود از بین ما رفت و بسیار متاسفم. علاوه بر انرژی زیادی که صرف بازی و آموزش بازیگری به هنرجویانش میکرد، حضور بسیار جدی هم در خانه سینما داشت و فقدان او برای جامعه هنری بسیار غمانگیز است. واقعا متاسفم که این هنرمند را از دست دادیم. روحشان شاد و یادگاران ایشان مانا باشد.»
امین تارخ که از ۲۸ شهریور به علت بیماری قلبی در یکی از بیمارستانهای پایتخت بستری و تحت مراقبتهای پزشکی قرار گرفته بود، روز شنبه دوم مهر چشم از جهان فروبست.
منبع: خبرگزاری برنامنبع: آفتاب
کلیدواژه: پوران درخشنده امین تارخ پوران درخشنده امین تارخ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۸۹۳۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وقتی فناوری خاطرات را زنده میکند
به گزارش تابناک، فناوری دیجیتال به کمک پژوهشگران آمده است تا بتوانند نامههای قدیمی را بخوانند.
«جرج مالوری»(George Mallory) فارغالتحصیل «کالج مگدالن»(Magdalene College) در «دانشگاه کمبریج»(University of Cambridge) به این دلیل معروف است که ظاهرا در پاسخ به یک خبرنگار که از او پرسیده بود چرا میخواهد به اورست صعود کند، گفت: زیرا آنجاست.
هنوز بحثهایی در مورد این وجود دارد که آیا مالوری و همراهش «اندرو سندی اروین»(Andrew Sandy Irvine) واقعا به بالای کوه رسیدند یا خیر.
بخش قابل توجه این موضوع، یک مجموعه نامههایی است که بین مالوری و همسرش «روث»(Ruth) از زمان نامزدی آنها در سال ۱۹۱۴ تا زمان مرگ او در اورست در سال ۱۹۲۴ نوشته شدهاند. از جمله این نامهها میتوان به آخرین نامهای اشاره کرد که مالوری پیش از آخرین تلاش برای صعود به اورست نوشت. همچنین، سه نامه دیگر نیز بررسی شدند که ۷۵ سال پیش از کشف جسد مالوری در جیب ژاکت او باقی مانده بودند.
«کیتی گرین»(Katy Green) کارشناس بایگانی کالج مگدالن و گروهش، نامههای مالوری و همسرش روث را به صورت دیجیتالی ارائه دادهاند.
نامهها موضوعات جذابی را در بر دارند که برخی از آنها به شرح زیر هستند.
اولین مأموریت مالوری به اورست در سال ۱۹۲۱. هیچ نقشهای وجود نداشت، محیط ناشناخته بود و این ماموریت به آن دلیل انجام شد که مشخص شود آیا حتی امکان رسیدن به اورست وجود دارد یا خیر.
دومین ماموریت مالوری برای اکتشاف در اورست. این ماموریت با یک فاجعه پایان یافت زیرا هشت شخص بومی نپال موسوم به «شرپا»(Sherpa) در اثر بهمن کشته شدند. مالوری در نامههایش خود را مقصر آن حادثه غمانگیز دانست.
خدمات مالوری در جنگ جهانی اول؛ از جمله اظهارات او پیرامون حضور در توپخانه در «نبرد سم»(Battle of the Somme).
نامههایی از سفر مالوری به آمریکا در سال ۱۹۲۳ در بحبوحه ممنوعیت، بازدید از مراکز غیرقانونی تهیه نوشیدنی و درخواست برای دریافت نوشیدنی از یک دریچه مخفی.
نامههای روث به مالوری. این نامهها یک منبع اصلی درباره تاریخ اجتماعی زنان به شمار میروند که موضوعات گوناگونی را پیرامون زندگی او به عنوان زنی که در دوران جنگ جهانی اول زیسته است، پوشش میدهند.
گرین گفت: کار کردن با این نامهها واقعا لذتبخش بود. خواه روث همسر جرج باشد که مینویسد برای او کیک آلو و گریپفروت را به سنگر میفرستد، خواه آخرین نامه تلخ او که در آن میگوید شانس بالا رفتن از اورست ۵۰ به یک علیه ما است، این نامهها اطلاعات شگفتانگیزی را از زندگی این دانشآموخته مشهور کالج مگدالن ارائه میدهند.
وقتی فناوری خاطرات را زنده میکند
متون بهدستآمده از نامههای دیجیتالیشده به شرح زیر هستند.
از آخرین نامه مالوری به همسرش روث
عزیزم، بهترینها را برایت آرزو میکنم و امیدوارم که اضطرابت پیش از دریافت این نامه به پایان برسد و بهترین اخبار را دریافت کنی که سریعترین آنها نیز خواهد بود. شانس ما یک به ۵۰ است اما هنوز یک تلاش بزرگ خواهیم داشت و به خودمان افتخار میکنیم. عاشق همیشگی تو، جرج.
از تنها نامه باقیمانده از دوره صعود به اورست در آرشیو نامههای روث به شوهرش
من شاد و خوشحال هستم اما دلم برایت بسیار تنگ شده است. فکر میکنم بیشتر از گذشته همنشینی تو را میخواهم. میدانم که بیشتر اوقات خوب نبودهام و بسیار متاسفم اما دلیل اصلی تقریبا همیشه این بوده است که از نبودن تو ناراضی هستم. میدانم خیلی احمقانه است که زمان داشتن تو را به خاطر زمان نداشتن تو خراب کنم.
منبع: ايسنا